بهگزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، چند روز قبل راننده خودرویی که در حال عبور از اتوبانی در حاشیه تهران بود چشمش به مردی افتاد که خون آلود کنار اتوبان رها شده و کمک میخواست. این مرد زخمی شده بود و جوان راننده با دیدن وضعیت او اورژانس را خبر کرد. مرد زخمی به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت. او در ابتدا مدعی بود که در حال گذر از اتوبان بوده و رانندهای که با سرعت حرکت میکرده با او تصادف و فرار کرده است اما حقیقت ماجرا این نبود و این راز زمانی فاش شد که مرد زخمی برای شکایت از چند زورگیر راهی اداره پلیس شد.
یک هفته بعد
«دختر و پسری مرا ربودند و با ضرب و شتم، دست به سرقت دو میلیاردی زدند». مرد جوان این جمله را به افسر پرونده گفت و ادامه داد: من تاجر فرشم. چند وقت قبل با دختری به نام آرزو در فضای مجازی آشنا شدم. چندبار یکدیگر را ملاقات کردیم و او مدعی بود که مهندس کامپیوتر است و در یک شرکت معتبر کار میکند. به او علاقهمند شدم و تصمیم به ازدواج با وی گرفتم اما خبر نداشتم همه حرفهایی که گفته بود دروغ است.
وی ادامه داد: درحالیکه خودم را برای ازدواج با آرزو آماده میکردم متوجه شدم که وی در جریان یک درگیری خانوادگی دستگیر و زندانی شده است. پس از آن بود که فهمیدم همه حرفهایش دروغ بوده و به رابطهام با او پایان دادم. مدتی بعد هم با دختر یکی از دوستان خانوادگیمان آشنا شدم و به خواستگاریاش رفتم اما بعد از این که با هم ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان شروع شد، سرو کله آرزو پیدا شد.
شاکی گفت: روز حادثه و پیش از یک سفر کاری به دبی برای خرید دلار و درهم به یک صرافی در مرکز تهران رفته بودم و هنگام خروج از صرافی یک تاکسی اینترنتی گرفتم. لحظاتی بعد خودروی پژویی مقابلم ترمز کرد و به راننده گفتم که آیا تاکسی اینترنتی است و او هم با سر تأیید کرد. سوار شدم و کمی بعد که راننده تغییر مسیر داد، متوجه شدم که او به دروغ خودش را راننده تاکسی اینترنتی جا زده است. راننده قوی هیکل بود و تهدیدم کرد که اگر سر و صدا کنم مرا به قتل میرساند. وقتی به حاشیه تهران رسیدم، توقف کرد و همان موقع آرزو که تا آن لحظه در صندوق عقب مخفی شده بود، بیرون آمد و سوار ماشین شد. آنها در محلی خلوت مرا کتک زدند و لباسهایم را درآوردند و فیلم سیاه گرفتند. بعد هم تهدید کردند که اگر شکایت کنم فیلم را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را میبرند. آرزو و همدستش تمام دلار و درهمهایی که خریده بودم را به همراه ساعت طلا، زنجیرهای طلایم و حلقه ازدواج به ارزش ۲ میلیارد تومان سرقت کردند و مرا زخمی و خونین کنار اتوبان رها کرده و متواری شدند. من آن روز به حدی ترسیده بودم که حاضر به شکایت نشدم. چون میترسیدم فیلم را منتشر کنند و آبرویم نزد خانواده همسرم برود اما چند روز بعد وقتی همدست آرزو به من زنگ زد و قصد اخاذی یک میلیاردی داشت تصمیم به شکایت گرفتم.
خواننده مجالس عروسی
با این شکایت، دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت دستور بازداشت متهمان را صادر کرد. مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و پیگیری سرنخهای موجود موفق شدند مردی که قصد اخاذی یک میلیارد تومانی داشت را دستگیر کنند. او خواننده مجالس عروسی بود که میگفت خودش هم در دام آرزو گرفتار شده و فریبش را خورده است. وی توضیح داد: چند وقت قبل با آرزو در فضای مجازی آشنا شدم. او به من گفت که مهندس و تحصیلکرده است. میگفت برای انجام کارهایش به خارج از کشور سفر میکند و مدتی قبل با یک تاجر فرش آشنا شده و این فرد به بهانه ازدواج او را فریب داده و به وی تجاوز کرده است.
متهم ادامه داد: آرزو میخواست از این فرد انتقام بگیرد. میخواست او را گروگان بگیریم و اموالش را سرقت کنیم. حرفش را باور کردم و وقتی گفت ماجرای میلیاردها تومان پول مطرح است، وسوسه شدم تا وارد این بازی خطرناک شوم. برای همین روز حادثه به همراه آرزو سراغ این مرد رفتیم، او را ربودیم و همه اموالش را سرقت کردیم. بعد از اجرای نقشه، قرار شد آرزو طلا و ارزها را بفروشد و سهم مرا بدهد اما بعد از چند روز موبایلش را خاموش کرد و دیگر خبری از او نشد. وقتی دیدم مرا فریب داده و هیچ سهمی از این بازی خطرناک به من نرسیده است تصمیم گرفتم به مرد تاجر زنگ بزنم و با تهدید او به انتشار فیلم خصوصیاش در فضای مجازی درخواست پول کنم اما او شکایت کرد و دستگیر شدم.
با اعترافات این مرد مأموران موفق شدند طراح اصلی این نقشه یعنی آرزو را دستگیر کنند و او در بازجوییها گفت: میخواستم با شاکی ازدواج کنم اما وقتی متوجه شد که من تحصیلکرده نیستم رهایم کرد. از سویی بهخاطر درگیری خانوادگی بر سر ارثیه و ضرب و شتم بستگانم دستگیر و به پرداخت دیه محکوم شده بودم. چند وقت بعد وقتی متوجه شدم که شاکی با دختری پولدار و تحصیلکرده ازدواج کرده، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. از زندان که آزاد شدم بهدنبال همدستی بودم برای اجرای نقشه انتقامجویی تا این که در فضای مجازی با یک خواننده مجالس عروسی آشنا شدم، او را فریب دادم و به دروغ گفتم که شاکی به من تجاوز کرده است. به این ترتیب نقشه سرقت میلیاردی از شاکی را عملی کردیم و پس از آن دیگر جواب همدستم را ندادم و همه پولها را برای خودم برداشتم و فکر نمیکردم همدستم بخواهد دوباره از شاکی اخاذی کند و گیر بیفتد.
متهمان پس از اقرار به جرم خود با قرار قانونی بازداشت شدند و در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند. این در حالی است که بخشی از اموال شاکی در خانه دختر جوان نیز کشف و تحویل مرد تاجر شد.
نظر شما